English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4946 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polo U بازی یا مسابقه چوگان بین دو تیم چهارنفره و شش زمان 5/7 دقیقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chukker U زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
chukkar U زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
four handed game U بازی چهارنفره
golf U بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
five minute chess U بازی شطرنج 5 دقیقهای
polo U چوگان بازی
bandying U چوگان بازی کچ
bandies U چوگان بازی کچ
bandied U چوگان بازی کچ
bandy U چوگان بازی کچ
golf club U چوگان گلف بازی
golf U بازی چوگان یا گلف
hockey U چوگان بازی با اصول فوتبال
pall mall U چوگان مخصوص بازی پال مال
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
fencing time U زمان مسابقه شمشیربازی
bout U یک دور مسابقه یا بازی
bouts U یک دور مسابقه یا بازی
slalom U مسابقه سرعت اسکی بازی
Shall we play a game of cards? U یک مسابقه ورق با هم بازی بکنیم؟
slaloms U مسابقه سرعت اسکی بازی
bowls U مسابقه وجشن بازی بولینگ
bowl U مسابقه وجشن بازی بولینگ
directors U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
director U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
quarter U یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
round U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
ice time U مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
yips U هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
minute glass U ساعت ریگی دقیقهای
strip alert U اماده باش 5 دقیقهای
he rows 0 to the minute U او دقیقهای سی پارو میزند
request time out U تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
ground alert U اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
call time U تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
coffee breaks U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
bats U چوگان
bat U چوگان
wickets U چوگان
wicket U چوگان
mallet U چوگان
batted U چوگان
polo stick U چوگان
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
mallet field U زمین چوگان
lacrosse U چوگان سرپهن
batted U چوگان زدن
cleek U چوگان سراهنی
batty U چوگان مانند
battiest U چوگان مانند
battier U چوگان مانند
pall mall U گوی چوگان
battledore U چوگان پهن
bats U چوگان زدن
bat U چوگان زدن
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
indoor polo U چوگان در تالار سرپوشیده
bandy U بحث کردن چوگان سر کج
backhand stroke U ضربت چوگان از پشت سر
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
bandies U بحث کردن چوگان سر کج
bandied U بحث کردن چوگان سر کج
putter U چوگان دسته کوتاه
bandying U بحث کردن چوگان سر کج
putters U چوگان دسته کوتاه
puttering U چوگان دسته کوتاه
play club U دربازی گلف چوگان
puttered U چوگان دسته کوتاه
hosel U سرپیچ چوگان گلف
mallet U کلوخ کوب چوگان
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
crosse U چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
pitches U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
sclaff U سیلی نرم برزمین خوردن چوگان گلف
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
sclaff U تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to catch out a batsman U گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time U زمان جستجو زمان طلب
presenting U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
contests U مسابقه ها
contest U مسابقه
racing U مسابقه
competitions U مسابقه ها
competition U مسابقه
match U مسابقه
competition U مسابقه
contest U مسابقه
ball game U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
game U مسابقه
tournament U مسابقه
competitions U مسابقه
tournaments U مسابقه
matches U مسابقه
chasing U مسابقه
events U مسابقه
tourney U مسابقه
ball games U مسابقه
setter U یک مسابقه
meet U مسابقه
meets U مسابقه
kyorougei U مسابقه
race U مسابقه
agonism U مسابقه
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
1شركت در مسابقه
1i have a dare foryou.are you willing to take it?
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com